مغز: باید بفهمیم کی بیاحتیاطی کرده و باعث ورود ویروس شده؟ چندبار بگویم هر غریبهای را به داخل راه ندهید؟ از شدت عصبانیت چنان داغ کردهام که شر شر دارم عرق میریزم!
پوست: من که موقع آمدن ویروس رفته بودم اپیلیدی و خبر ندارم کی او را راه داده. تازه موقعی که رفتم تمام در و پنجرههایم را بسته بودم. به نظر من تقصیر بینی است. از وقتی عمل کرده، «سر به هوا» شده.
بینی: چرا تهمت میزنی؟ مرا بگو که توی این سرما رفته بودم بیرون تا آشغالها را دم در بگذارم. حالا که این طور است تمام دریچههای ورودی و خروجیام را کیپ میکنم.
غدد لنفاوی: نه نبند. من از بس آشغال خوردهام حالم بد شده. لااقل در را کمی باز بگذار، دارم بالا میآورم.
ریه: ای لعنت بر پدر و مادر کسی که در این مکان آشغال بریزد! مُردم از بس با اکسپکتورانت اینجا را شستم.
بصلالنخاع: لطفا با این حرفها روی اعصاب من راه نروید. الان به همه جا اساماس میزنم که شما خطر ویروس را جدی نگرفتهاید و به جای همفکری دارید با هم بحث میکنید.
عصب: عموجان! برای اینکه تنبیه شوند سنسورهای درد را فعال کنم؟
هر دو کلیه (با هم): نه، عصب! خیلی خطرناکه عصب!
جگر: از دست من فعلا کمکی بر نمیآید. با اجازه میخواهم بروم.
پروستات: کجا جیگر؟!
گلبول سفید: برای مبارزه با بافتهای آسیب دیده، به کمکهای نقدی و جنسی احتیاج داریم.
صفرا: باز باید سرِ کیسه را شل کنم؟
روده: این بحثها را کنار بگذارید. ویروس دنبال ایجاد تفرقه و همین اختلافهاست. ببینم، اینجا کسی مسواک یا خلال دندان ندارد؟ میترسم ویروس لای یکی از پرزهایم مخفی شده باشد.
معده: مسواک نه، ولی دهانشویه مخصوص دارم. آدرسش را بده تا بریزم آنجا.
روده: روده بزرگ، بعد از کوچه اول، سمت چپ، بالاتر از کبابی، نبش ساندویچی، سر پیچ!... آخ سوختم. این مثلا دهانشویه بود؟
ریه: یکی به بینی بگوید دریچهها را باز کند. مُردیم از کمبود اکسیژن.
مغز: اینجا رادیو پیام! در کلیه رگها و شاهرگها به علت سهمیهبندی اکسیژن و کمبود سوخت، شاهد ترافیک سنگین گلبولهای قرمز هستیم. در محور بزرگراه آئورت هم گلبولهای قرمز پشت ترافیک ماندهاند. ماموران راهداری و پلیس راه در حال باز کردن محور حلق و دهان و رساندن اکسیژن هستند.
گلبول سفید: من دنبال ویروس کُش جدیدم. کسی ندارد؟ ویروس، آپدیت شده و آنتی ویروسی که نصب کردهام جواب نمیدهد. اگر دهان همینطوری باز شود، ممکن است بقیه جاها هم ویروسی شوند.
پوست: آخ! یک موشک الان به پشتم اصابت کرد و سوراخ شدم.
بینی: چه بوی الکلی میآید! با اینکه دریچههایم را بستهام اما بویش تابلو است.
قلب: وای نکند ویروس برای اینکه «مخ»مان را بزند، با خودش الکل آورده؟ آهای مخچه! مراقب باش.
عصب: باز تودچار استرس شدی و ضربانت بالاتر رفت؟ یک دقیقه آن تلمبهات را بگذار زمین و استراحت کن؛ نترس. بوی الکل به خاطر آمپول است. با خودش ویروسکش جدید آورده.
ویروس: ای گلبول سفید، ای بچه سوسول، ای دوپینگی، ای تزریقی! زورت به بچههام رسیده؟ اگر راست میگویی بدون تزریق میآمدی مبارزه.
غدد لنفاوی: تقصیر خودت است که هرجا میروی مهمانی، ماشین جوجهکشی راه میاندازی و خودت را تکثیر میکنی؛ اینجا مجتمع مسکونی است، حرمسرا که نیست!
ویروس: غلط کردم. راستش اینها بچههای واقعیام نیستند. همهشان کپیهای غیرمجازند! به من کاری نداشته باشید، خودم توقیفشان میکنم.
لنفوسیت: دیگر دیر شده. من مامورم و معذور.
ویروس ضعیف و ضعیفتر شده و دیگر نمیتواند خود را تکثیر کند.
گلبول سفید: حالت جا آمد آقا ویروس؟ البته بهتر است بگویم «آغا» ویروس!
ویروس: من الان کارم تمام است اما قول میدهم که دوباره برگردم. مرا از در بیندازید بیرون، از پنجره وارد میشوم.
روده: زیاد داری حرف میزنی. سوار شو میخوام بیندازمت بیرون بچهپررو. رو که نیست، سنگ مثانه است!
مثانه: چرا به من توهین میکنی؟ من اگر سنگ داشتم که خودم میزدم توی سر این ویروس، نه اینکه مثل کلیه بروم با سنگهایم گردنبند مجلسی درست کنم!
در حالی که همه به این حرف میخندند، روده ویروس را اخراج میکند و دستهایش را با آب میشوید! مغز از همه تشکر میکند و موضوع جلسه آینده را تعیین میکند.
گرفته شده از سایت لیمونات
نویسنده » طاها » ساعت 2:29 عصر روز پنج شنبه 89 دی 23
1.
خبٌ : این کلمهای است که زنان برای پایان دادن به مکالمههایی استفاده میکنند که در آن حق با آنهاست و شما باید خفه بشوید.
2.
پنج دقیقه : اگر مشغول لباسپوشیدن است یعنی حداقل نیم ساعت. هرچند پنج دقیقه دقیقاً معادل پنج دقیقه است اگر به شما پنج دقیقه بیشتر زمان جهت تماشای فوتبال داده شده باشد.
3.
هیچٌی : این آرامش قبل از توفان است. معنی و مفهوم آن این است که باید به شدت گوشبهزنگ باشید . بحثهایی که با هیچی شروع میشوند، غالباً با خبٌ تمام میشوند.
4.
بفرمایید: این کلمه اصلاً ربطی به اجازه دادن انجام کاری ندارد. "اگه جرئت داری" در آن مستتر است .
5.
آه بلند : این در حقیقت یک کلمه محسوب میشود که معمولاً درست فهمیده نمیشود. آه بلند یعنی او فکر میکند شما یک احمق بهدردنخور هستید و او نمیداند چرا دارد وقتش را با ماندن و بحث با شما سر هیچٌی تلف میکند .
6.
اشکال نداره : این یکی از خطرناک ترین جملاتی است که زن شما ممکن است به شما بگوید. اشکال نداره یعنی اون به زمان طولانیتری احتیاج دارد که تصمیم بگیرد شما چگونه باید تاوان این اشتباهتان را پس بدهید.
7.
ممنون : از شما تشکر میکند. فقط بگویید خواهش میکنم. هیچ حرف اضافهای نزنید . خیلی ممنون میتواند نشان دهنده یک خطر بالقوٌه باشد .
8.
اصلاً هرچی : این ترکیب برای گفتن دهنت سرویسه یا مرده شورت رو ببرن استفاده میشود .
9.
نگرانش نباش عزیزم، خودم انجام میدم: یک جمله بسیار خطرناک دیگر. به معنی آنکه این کار به دفعات متعدد به شما محول شده و حالا تصمیم گرفته خودش دست به کار شود. این حالت معمولاً منجر به حالتی خواهد شد که شما بپرسید چی شده؟
گرفته شده از سایت لیمونات
نویسنده » طاها » ساعت 2:28 عصر روز پنج شنبه 89 دی 23
تیم فوتبال ایران پس از سقوط در رده بندی فیفا تیم آخر بشود و از اینکه توانستیم همچنان رتبه یکی مانده به آخر را حفظ کنیم اظهار شادمانی کرد .
محمد مایلی کهن و امیر قلعه نویی پس از آنکه باز هم به یکدیگر حرفهای بی تربیتی زدند و برای بار چهلم با هم قهر کردند، در حضور خبرنگاران اعلام داشتند که قهر این دفعه از نوع قهر قهر تا روز قیامت است و از مسؤولین تقاضا کردند که دیگر سعی در آشتی دادن آنها نداشته باشند .
سرانجام علی دایی موفق شد آخرین تیم را هم خریداری کند تا مالک تمام تیم های لیگ برتر فوتبال شود تا از این پس با هر تیمی که حال کرد بتواند سرمربی گری اش را با حفظ سمت به عنوان سرمربی تیم ملی بر عهده بگیرد.
حسین رضازاده رئیس فدراسیون جهانی وزنه برداری طی مصاحبه ای اعلام کرد که هیچ اطلاعی از دوپینگ اعضای تیم وزنه برداری ایران نداشته است. وی اظهار داشت که برای خارج کردن تیم وزنه برداری از محرومیت به سازمان ملل سفر کرده تا با مسؤولین این سازمان به رایزنی بپردازد. ناگفته نماند که پس از این سفر، حسین رضازاده دبیر کل سازمان ملل شد و تیم وزنه برداری کشور هم برای چهلمین سال پیاپی از حضور در رقابتهای جهانی محروم شد.
شورای شهر تهران ضمن تشکر از پیشکسوتان ورزشی این شورا یعنی آقایان رسول خادم، هادی ساعی و علیرضا دبیر، از دیگر ورزشکاران عضو این شورا تقاضا کرد که از هفته آینده برای حضور در این شورای ورزشی حتما با خودشان گرمکن و کفش اسپرت بیاورند.
یکی از مسؤولین ورزش کشور که نخواست نامش فاش شود گفت: اگر چه در چهل سال اخیر نتوانستیم هیچ مدالی در رقابتهای المپیک کسب کنیم ولی همان مدال طلایی که هادی ساعی چهل و اندی سال پیش در المپیک پکن کسب کرد به اندازه تمام مدال های کشورهای دیگر که در طول این سال ها کسب کرده اند ارزش دارد.!!
سرمربی تیم فوتبال ابومسلم به هواداران این تیم قول داد که ابومسلم را از لیگ فوتبال محله و از زمین های خاکی به لیگ دسته سه کشور برساند.
رشته های ورزشی شنا، شیرجه، واترپلو و قایقرانی که سالها پیش به دلیل حذف یارانه آب و هزینه بر بودن آنها از جمع رشته های ورزشی کشور حذف شده بودند، همچنان حذف شده باقی مانده اند.
پس از آنکه به دلایل مختلف از جمله دوپینگ، تبانی، انجام کارهای غیر اخلاقی و... ایران از حضور در رقابتهای قاره ای و جهانی در اکثر رشته های ورزشی محروم شد، رئیس سازمان تربیت بدنی اعلام کرد که به کوری چشم دشمنان رشته های ورزشی «الک دولک»، «هفت سنگ»، «یک قل دو قل»، «وسطنا» و «گرگم به هوا» را در کشور رسمی کرده و به زودی برای آنها فدراسیون مخصوص در نظر گرفته خواهد شد و نه تنها این ورزشها را به دیگر کشورها یاد نخواهیم داد، بلکه حتی یک خارجی را هم در این رشته ها بازی نمی دهیم تا دلشان بسوزد .
گرفته شده از سایت لیمونات
نویسنده » طاها » ساعت 2:26 عصر روز پنج شنبه 89 دی 23
?- چیزی در مورد ماشین فهمیدن ، البته به جز رنگش
2- درک مضمون اصلی یک فیلم هنری
3- 24 ساعت رو بدون فرستادن sms زندگی کردن
4- بلند کردن چیزی
5- پرتاب کردن
6- پارک کردن
7- خواندن نقشه
8- دزدی کردن از بانک
9- آرام و ساکت جایی نشستن
10- بیلیارد بازی کردن
11- پول شام رو حساب کردن
12- مشاجره کردن بدون داد کشیدن
13- مواخذه شدن بدون گریه کردن
14- رد شدن از جلوی مغازه کفش فروشی
15- نظر ندادن در مورد لباس یک غریبه
16- کمتر از بیست دقیقه داخل یک دستشویی بودن
17- دنده ماشین را با انگشت عوض کردن
18- راه انداختن درست یک ویدئو
19- تماشای یک فیلم جنگی
20- انتخاب سریع یک فیلم
21- ایستاده جیش کردن
22- ندیدن فیلم هندی
23- غیبت نکردن
24- فحش ناموسی دادن
25- نرقصیدن موقع شنیدن یک آهنگ شاد
26- آرایش نکردن
27- لاک نزدن
28- صحبت نکردن وقتی که باید ساکت باشن
29- سیگار برگ و یا چپق کشیدن
30- درک کردن شوهر وقتی اعصابش خورده
31- گریه کردن بدون آبریزش بینی
32- غذا پختن بدون تماشای تلویزیون
33- تماشای اخبار و خوندن روزنامه
34- نق نزدن
35- لگد زدن
36- از سن بیست و پنج سالگی رد شدن
37- اخ تف کردن
39- خواستگاری رفتن
40- از همه مهمتر موارد بالا رو قبول کردن
نویسنده » طاها » ساعت 2:20 عصر روز پنج شنبه 89 دی 23
کتاب معجزه حل مشکلات عاطفی نوجوانان نوشته ی اقای محمد رضا شاکری کتاب بسیار مفیدی است که چکیده ای از انرا در ذیل میخوانید :
ویژگی مسائل عاطفی:
ماچگونه با مسایل ومشکلات زندگی روبه رو می شویم؟اکثریت مسائل زندگی عادی و قابل تحمل اند وزیاد هم دست وپا گیر نیستند. اما گاهی مسایل ومشکلاتی پیش می ایند که ما را گیج وپریشان یا حتی زندگی ما را دگرگون می کنند. این مسایل باعث میشوند که ما هیجان زده /عصبی/افسرده ویا ناراحت شویم دراین گونه موارد از روی (احساس نه از طریق منطق)با مسایل روبه رومیشویم.مادرحقیقت در طول زندگی خود هنگامی که با دیگران کار می کنیم نمی توانیم از مسایل عاطفی چشم پوشی کنیم. در زندگی ما هر مساله ای بزرگ یا غیر مهم میتواند یک مساله عاطفی باشد واین امر به چگونگی واکنش ما را دربرابر ان بستگی دارد. برای مثال در مورد مساله ریاضی هیچ مورد عاطفی وجود ندارداما اگردانش اموز الف نتواند ان را حل کند به اندازه ای عصبی می شود که کتاب را به کف اتاق پرت می کند یا دانش اموز پ به خاطر عدم توانایی در حل مساله به اندازه ای ناراحت میشود که سرش رابین دست های خود بگیرد وگریه کند در ان زمان مساله صورت عاطفی پیدا می کند.
بنابراین مساله ای را عاطفی واحساسی گویند که در اثر ان قدرت قضاوت صحیح از ما سلب شود وما طوری دست پاچه شویم کهبه دیگران یاخود برسانیم وموجبات ناراحتی خود را فراهم سازیم.
نویسنده » طاها » ساعت 6:39 عصر روز شنبه 89 فروردین 28